بچه که بودم فکر میکردم پدرها و مادرها مثل ساعت شنی هستند،
تمام که بشوند برشان میگردانی از نو شروع میشوند...
بعدها فهمیدم پدرها و مادرها مثل مداد رنگی هستند ،
دنیایت را رنگ میکنند
ولی خودشان آب می روند
نقاشی هایت را که کشیدی،
یک روز تمام میشوند
کاش زودتر کسی راستش را به من گفته بود..
پدرها و مادرها مثل "قند" می مانند، چای زندگی ات را که "شیرین" بکنند،
خودشان تمام می شوند!
تقديم به تمام پدر و مادرهاى خوب ..
چه اونهایی که در قید حیات هستند و چه اونهایی که به دیدار حق شتافتند ....شبتون به خیررر
4چنار